MODERN BIOLOGY
 
قالب وبلاگ

بدن یک حیوان از میلیون‌ها واحد به‌نام سلول ساخته شده است. هر سلول دارى یک هسته است که جنس آن از پروتوپلاسم است و دور هسته را سیتوپلاسم فرا گرفته و سیتوپلاسم به‌وسیله? دیواره? سلول احاطه شده است. زندگى هر حیوانى از یک سلول شروع مى‌شود، این سلول تقسم شده و دو سلول ایجاد مى‌کند و تقسیمات ادامه پیدا مى‌کند تا اینکه گروهى از سلول‌ها را که بافت‌ها و ارگان‌هاى مختلف بدن از آنها به‌وجود مى‌آیند، تشکیل مى‌دهد در داخل هسته اجسام نوارى شکلى وجود دارند که کروموزوم نامیده مى‌شود کروموزوم‌ها به دو دسته تقسیم مى‌شوند کروموزوم‌هاى جنسى (Sexchromosome) و کروموزوم‌هاى بدنی(Autosome) کروموزوم‌ها در سلول‌ها به‌صورت جفت بوده (به‌جز در سلول‌هاى جنسی) و تعداد آنها در یک سلول بدنى یک گونه عدد ثابتى است. در جدول زیر تعداد کروموزوم‌هاى حیوانات مختلف، گیاهان و انسان نشان داده شده است.

 

کروموزوم‌ها دوبه‌دو لنگه و نظیر یکدیگر هستند، یعنى هر کروموزوم صاحب یک لنگه همتاى خود است که به آن جفت همولوگ گفته مى‌شود کروموزوم‌ها در فعالیت حیاتى و مخصوصاً در انتقال صفات ارثى اهمیت به‌سزائى دارند.

در روى هر کروموزوم تعداد زیادى برجستگى‌هاى کوچک قرار داد که ژن نامیده مى‌شود و این ژن‌ها مسؤل انتقال صفات از والدین به فرزندان مى‌باشد. هر ژن در روى کروموزوم محل معینى را اشغال مى‌کند که در اصطلاح به آن جایگاه ژن یا لوکوس (Locus) گویند. به فرم‌هاى مختلف یک ژن یک در روى کروموزوم‌‌هاى همولوگ نقاط مشابهى را اشغال مى‌نمایند آلل (Allele) گویند.

 هر حیوانى داراى صفات متعددى است، رنگ اندازه بدن، شاخدار و یا بى‌شاخ بودن، اینها تعداد کمى از صفاتى هستند که از والدین به اولاد منتقل مى‌شوند. این صفات به‌وسیله? ژن‌ها کنترل مى‌شوند. ژن‌ها مولکول‌هاى بسیار ریز و پیچیده‌اى هستند که در روى کروموزوم‌ها قرار دارند و هر حیوانى حاوى هزاران جفت ژن است که نصف آن از پدر و نصف دیگر آن از مادر به ارث رسیده است و مجموعاً ژنوتیپ حیوان را تشکیل مى‌دهد.

ژنوتیپ مشخص‌کننده حدود قابلیت عملکرد حیوان در صفات مختلف است. هرجفت ژن تعدادى از صفات را کنترل مى‌کند. بعضى از صفات توارث‌پذیرى زیادى دارد ولى در بعضى دیگر توارث‌پذیرى کم است.

 اگر صفتى توارث‌پذیرى زیادى داشته باشد اصلاح آن صفت در حیوان به‌سرعت انجام خواهد گرفت و برعکس براى صفاتى با توارث‌پذیرى کم اصلاح به‌کندى پیشرفت خواهد داشت؛ به‌عبارت دیگر، براى بهبود چنین صفاتى احتیاج به تولید نسل‌هاى زیادى است تا یک صفت به‌صورت قوى درآید.

در شکل زیر کروموزوم انسان (HUMAM=H) و شامپانزه (CHIMPANZEE=C)  در کنار هم نشان داده شده و با هم مقایسه شده اند.  

همه خانواده میمونها از جمله: شامپانزه و گوریل و اورانگوتان، دارای 24 جفت کروموزم هستند و انسانها دارای 23 جفت کروموزم می باشند، به عبارت دیگر انسانها دو تا کروموزوم کمتر دارند.

چهار حالت وجود دارد:

1- انسان ها دو کروموزوم از دست داده باشتد.
2- خانواده میمونها دو تا کروموزوم جدید بدست آورده اند.
3- یکی از کروموزوم های انسان ها به دو قسمت تقسیم شده باشد(این حالت منطقی تر است، زیرا از حالت انسان به شامپانزه می رسیم. یعنی از حالت کامل تر به یک حالت ناقص تر... اما چون اورانگوتان نیز 24 جفت کروموزوم دارد این حالت رد می شود(زیرا اورانگوتان زودتر منشعب شده است)
4- دو تا از کروموزوهای شامپانزه به هم وصل (fusion) شده باشند.(این فرضیه تکامل گرا ها می باشد)

 

این فرضیه وجود دارد که در خانواده میمونها، 24 کروموزم وجود داشته و در انسانها 2 تا از کروموزم‌ها ادغام شده و انسانها 46 کروموزم به جای 48 تا دارند.

یکی از دلایل ارائه شده برای اثبات این فرضیه این است که اگر کرومزمهای شماره 2 میمونها را کنار هم بگذاریم کاملا شبیه کروموزوم شماره 2 انسان است. اما آیا این فرضیه درست است یا خیر و آیا این ادغام به یکباره صورت گرفته و یا بصورت تدریجی صورت گرفته است. در حقیقت ثابت می کنیم که این فرضیه چقدر بی پایه و اساس است.

 

تکامل گراها با بیان این سناریو، قصد دارند علت تفاوت در تعداد کروموزوم های انسان و خانواده میمونها را ثابت کنند. اما این اتصال که البته کاملا اجباری است، آیا الزاما مفید هم می تواند باشد؟!

اما چرا می بایست این ادغام صورت گرفته باشد؟! چه عاملی محیطی باعث این ادغام شده است؟! مگر کروموزوم ها حاوی اطلاعات و نقشه بدن جانوران نیستند؟ پس این اتصال و ادغام مانند آن است که مطالب قسمتی از یک متن کتابی را برداشته و در ادامه متن دیگر قرار بدهیم. آیا در نتیجه این جابجایی، بازهم اطلاعات موجود در آن کروموزوم معنی و مفهومی خواهد داشت؟ خروجی این تغییر در اطلاعات، که به صورت اتفاقی بوده است در بدن آن جاندار چه تغییرات نابهنجاری را بوجود خواهد آورد. بیایید فرض کنیم که چنین ادغامی اساسا امکان پذیر باشد، اما آیا  این ادغام تصادفی و البته اجباری، می تواند مفید هم باشد؟! و یا فقط یک سناریو تخیلی برای توجیه اختلاف بین تعداد کروموزوم ها می باشد.

 اگر محیط و زمان باعث این ادغام شده است پس حتما می توان این دو کروموزم را در آزمایشگاه نیز با هم ادغام کرد؟ آیا تا کنون تحقیقاتی در این خصوص انجام شده است. بر اساس نتایج این تحقیقات آیا دانشمندان این ادغام را امکان پذیر می دانند؟

بر اساس آخرین تحقیقات پرفسور جری برگمن که در آپریل 2011 صورت گرفته است و در نشریه کریشن منتشر شده است(April 2011 Journal of Creation.)  نشان می دهد که این سناریو امکان پذیر نمی باشد.


[ پنج شنبه 90/11/6 ] [ 4:2 عصر ] [ حسین حیدری-مصطفی هوشمند ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

آرشیو مطالب
امکانات وب
خرید بک لینک
blogکد بازی تمرکز حواس

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس